امیر صالحامیر صالح، تا این لحظه: 12 سال و 16 روز سن داره

بزرگ صالح کوچکم

تولد دو سالگی امیر صالح

پسرم؛   دوسال از با هم بودنمان می گذرد، روزهای اول گرچه سخت بود نه به خاطربودنت به خاطر دلواپس بودنت ولی شیرین. چه بگویم از حس مادری... مادر که نباشی فقط یک چیز را از دست دادی... دنیایی از احساس و چه زیباست دومین سالروز تولدت با شب آرزو ها همراه است. چه بگویم از آرزوهایم... تولدت مبارک ...
11 ارديبهشت 1393

ارزوهایم...

پا تو کفش بابا کردی پس به دنبالمان بیا در جاده زندگی دستهای کوچکت را میگیریم تا عصای روزگار پیری یمان باشند...کفشهای پدرت برای تو بزرگند و دستهای تو برای ما کوچک اما ارزوهایمان بیکران...ما را به ارزویمان برسان. ...
5 دی 1392

بدون عنوان

عزیز مادر...  تو بزرگ و بزرگتر میشوی و من دلتنگ روز های کودکی ات میشوم،دلتنگ روز هایی که به سرعت سپری شدوسعت دوست داشتنت برای من همان بهشتی است که گفتند زیر پای مادران است...   ...
1 دی 1392

اولین عکسی که اتلیه انداختیم...

اولین باری که امیر صالح رو به اتلیه بردم هم ذوق داشتم هم استرس که نکنه گریه کنه و بترسه که خدا رو شکر تا حدودی خوب بود ولی اخر هر عکسی شروع به گریه میکرد تا دوباره دکور جدید رو که میچیدن دوباره اروم میشد و براش تازگی داشت.     ...
6 بهمن 1391