اولين كلاس تابستونه⛸🥇
به اميرصالح پيشنهاد كلاس اسكيت رو دادم تا با شوق پذيرفت جلسه اول بدون كفش شخصي وارد كلاس شد و خيلي ذوق داشت زود برسه. با احتياط و دست به ديوار راه ميرفت تا اينكه براش كفش اسكيت خريديم و از ذوقش از صبح تا شب تو پاش بود بچم يعني اقاي مصلحي كه صبح براش اورد بعدش ميخواستيم بريم مسافرت تا پايان سفر تو پاش بود نگران بوديم كه پاش اسيب نبينه😂🏆
خلاصه تا اينكه ديروز دومين جلسه اميرصالح بود كه خيييييلي پيشرفت داشت و بدون كمك راه رفت.
پسرِ قهرمانم بهت افتخار ميكنم هميشه يا بلد باشي يا نباشي به خودِ خودت افتخار ميكنم☘️🌹☘️
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی